نقد رمان بارون درخت نشین اثر ایتالو کالوینو

بعد از اینکه یه کم خسته شدم از دست خوندن کتابها توی یکی از مجلاتی که کتاب معرفی میکرد این کتاب رو به عنوان یک ( کتاب حال خوب کن ) معرفی کرده بود هر چند خیلی حال من تغییر نکرد ولی داستان جالبی بود سرگذشت پسری به نام کوزیمو که بعد از کلی جر و بحث ها خانوادگی رایج یک روز تصمیم میگیره که دیگه از دستورات تنبیهی پدر تبعیت نکنه و به خاطر لجبازی از یک درخت بالا میره و بالا رفتن از درخت همانا و موندن اون بالا تا پایان عمر همان ٰ البته چند روز اول که هدف کوزیمو نشان دادن مخالفت با پدر و مادر و آداب سنتی انها بود ولی کم کم کوزیمو به دنیای موجود بالای درختان پی برد و از آن بالا کاملا به مسائل پایین اشراف داشت و در حقیقت از اول داستان نویسنده به شخصیت داستان یک نگاه دانای کل را داده و البته در ادامه داستان با حرکاتی که خود کوزیمو انجام میده علاوه بر این که واقعا از لحاظ دانایی سطح دانش خود را بالا میبره به جامعه خودش کمک های زیادی رو میکنه که قسمت زیادی از این توانایی ها رو به خاطر استفاده از فرصت های مطالعاتی بدست می آورد که بالای درخت برای او به وجود آمده است هر چند مطالعات اولیه او با کتابهای ممنوعه شروع میشود و در همان اوایل با خواندن این کتابها سر کشیش خانواده را به باد میدهد در حقیقت در طی گفتگوهایی که با کشیش در مورد این کتابها انجام میدهد سرانجام کشیش نیز به خواندن این کتابها علاقمند شده و در نهایت وقتی که دیگران متوجه او به این مطالعات میشوند او را مجازات میکنند دومین اثری که کوزیمو با مطالعه خود میگذارد تاثیر او بر دزد مشهور شهر یعنی جوانی خلنگ می باشد جوانی که دزدی مشهور بوده روزی تصادفا ( البته تقریبا تصادفی )‌با کوزیمو در بالای درخت مواجه می شود که مشغول مطالعه است و آنجا برای اولین بار این فکر به سراو خطور میکند که خوب است که من هم در زمانی که منتظر فرصت برای دزدی بعدی هستم به مطالعه کتاب بپردازم و کم کم این مطالعات آنقدر گسترده میشود تا زمانی که دیگر کلا از دزدی دست بر می دارد و در آخر به خاطر تهدیدات دوستان هم که یک بار دیگر دست به دزدی میزند سر خود را به باد میدهد شخصیت کوزیمو به خاطر همنشینی با افراد متفاوت اطلاعات زیادی را کسب می کند و جامعه را از خطرات مختلفی نجات میدهد مثلا کشف روابط دزدان دریایی با وکیل خانوادگی خود و شکست آنها و برنامه ریزی برای نجات جنگل ها از آتش سوزی و یا نجات افراد جامعه از خطر گرگها و برنامه های زیادی که راهنمای آن کوزیمو دورندو است و دو روال انتهایی زندگی او تقریبا رمق او را می گیرد یکی عاشقی با دخترکی هرزه که البته دوستی کوتاه در اوایل داشتند و سرانجام سیاست که هر چند کوزیمو انقلابی را در جامعه شکل میدهد ولیکن انقلاب ثمراتی را که انتظار داشتند به بار نمی آورد و در انتها جان خودش را در حالتی خودکشی گونه از دست می دهد